اسم اعظم
از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
در درستی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد. خواهشمندیم در روشنشدن اعتبار منابع مورد اختلاف کمک کنید. بحثهای مرتبط را میتوانید در صفحه بحث ببینید.
اسم اعظم به اعتقاد بعضی، یکی از نامهای خداست که با بر زبان آوردن آن هر خواسته گوینده برآورده میشود. این اسم را کسی نمیداند، ولی در طول تاریخ کسانی مدعی دانستن آن شدهاند و روشهایی برای کشف آن پیشنهاد شدهاست. در زبان فارسی این ترکیب عربی به صورت ترجمهشده نام بزرگ هم آمدهاست.
بکارگیری اسم اعظم در حماسههای ملی و نبرد با جادوان
ایرانیان از دیرباز و پیش از اسلام به خاصیت ذاتی کلام و از جمله نام یزدان در باطلکردن سحر و جادو و مبارزه با دیوان باور داشتهاند. همچنان که رستم در خوان چهارم داستان هفت خوان با بردن نام یزدان جادوی زن جادوگر را باطل میکند. اما صورت خاص اسم اعظم ملهم از افکار اسلامیاست و ناشی از نفوذ فرهنگ و معتقدات اسلامی بودهاست. از جمله اعتقاد به خاصیت اسم اعظم در یکی از حماسههای ملی متأخر به نام جهانگیرنامه که از نفوذ افکار اسلامی خالی نیست، بازتاب یافتهاست. به این صورت که مسیحا نامی به جهانگیر (پسر رستم) اسم اعظمی میدهد و میگوید در صورت پیش آمدن سحر «پی دفعش این اسم اعظم بخوان».
دانندگان اسم اعظم
در عرفان الهی و اسلامی هر کس که به مقام لقاء پروردگار برسد بر تمام رموز از جمله اسم اعظم نیز دست خواهد یافت. از امام صادق (علیهالسلام)روایت شده که فرمود: «با عیسی بن مریم دو حرف بود که با آن دو، کارهایی انجام میداد، و با موسی (علیهالسلام)چهار حرف بود، و با ابراهیم شش حرف بود، و با آدم بیست و پنج حرف بود، و با نوح هشت حرف بود، و خداوند همه آنها را برای پیامبر اسلام جمع کرد، همانا اسم خداوند هفتاد و سه حرف میباشد، و یک حرف را از او پوشاند». این فهرستیاست (ناکامل)از شخصیتهای تاریخی یا اسطورهای که ادعا شدهاست (از سوی خود یا دیگری)که اسم اعظم را میدانستهاند.
اسم اعظم در اسلام
مسلمانان اسم اعظم را برترین نام خدا میدانند که پیامبران و اولیای الهی به وسیله آن دست به تصرفات غیرطبیعی و خلاف عادت میزنند و به حاجات میرسند. بنا به روایتی که در تفسیر آیه 40 سوره نمل نقل شدهاست، آصف بن برخیا (وزیر سلیمان)تخت بلقیس را با اسم اعظم نزد سلیمان حاضر کرد. مسلمانان معتقدند که انبیای بزرگ الهی مانند ابراهیم، عیسی و موسی نیز از اسم اعظم بهره بردهاند؛ اما در حقیقت این نام نزد پیامبر اسلام و در باور شیعیان نزد پیامبر و امامان دوازدهگانه است.
امامان شیعیان توجهی ویژه به این نام داشته و در دعاهای خویش از آن یاد کردهاند؛ هرچند مشخص نکردهاند که این نام کدامیک از نامهای الهی است. تمسک به این نام آثار و برکات زیادی دارد و برای هر حاجتی میتوان به آن توسل جست.
برخی از دانشمندان اسلامی براین باورند که اسم اعظم واژه نیست؛ بلکه مقامی است که هرکس به آن مقام برسد، میتواند کار خلاف عادت انجام دهد.
دراینباره که کدام نام خدا اسم اعظم است، دیدگاهها گوناگوناند. یکی از دیدگاهها این است که هیچیک از نامهای خدا را نمیتوان بزرگتر از دیگر نامها دانست؛ بلکه هر نامی را بنده از روی التجاء و انقطاع کامل از ماسوا بر زبان آورد و به آن توسل جوید، همان برای او اسم اعظم است. دیدگاهها بیشتر دانشمندان شیعه این است که اسم اعظم، نامی خاص است. دانشمندانی که براین باورند، دو گروهاند: گروهی براین باورند که اسم اعظم بر خلق معلوم نیست و گروهی براین باورند که معلوم است؛ ولی در تعیین آن میان «هو»، «الله» یا «الحی القیوم» اختلاف است.
به گفته ابنعباس از ترکیب حروف مقطعه اسم اعظم ساخته میشود.
گمانه زنیها در مورد اسم اعظم
برخی خواندن کلمات قرآن از سر و ته را برای کشف اسم اعظم پیشنهاد میکنند، یعنی خواندن اولین کلمه، سپس آخرین کلمه، سپس کلمه دوم و سپس کلمه ماقبل آخر، تا این که یک کلمه باقی بماند و آن اسم اعظم است.
علیخان شیرازی در کتاب «کلم طیّب» نقل فرموده که اسم اعظم خدای تعالی آنست که افتتاح او اللَّه و اختتام او هُوَ است و حروفش نقطه ندارد وَلا یَتَغَیَّرُ قَرائَتُهُ اُعْرِبَ اَمْ لَمْ یُعْرَبْ و این در قرآن مجید در 5 آیه مبارکه از 5 سوره است: بقره و آل عمران و نساء و طه و تغابن. شیخ مغربی گفته «هر که این 5 آیه مبارکه را وِرد خود قرار دهد و هر روز 11 بار بخواند هر آینه آسان شود برای او هر مهمّی از کُلّی و جُزئی بزودی انشاءاللَّه تعالی»
و آن 5 آیه (در سورههای: 1- بقره 2- ال عمران 3- نسآء 4- طه 5- تَغابُن)این است:
اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ الْحَیُّ القَیُّومُ. تا آخر آیتالکرسی (ترجمه: خدایی که نیست معبودی جز او زنده و پاینده است)(سوره بقره آیههای 255 تا 257)
اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ الحَیُّ القَیُّومُ نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ، مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ، واَنْزَلَ التَّوْریهَ وَالْإِنْجیلَ مِنْ قَبْلُ هُدیً لِلنَّاسِ، وَاَنْزَلَ الْفُرْقانَ (ترجمه: خدایی که نیست معبودی جز او زنده و پاینده که کتاب را به حق بر تو نازل فرمود و کتابهای پیشین را تصدیق کند و از پیش تورات و انجیل رانازل کرده که هدایتی است برای مردم و فرقان را نیز نازل فرمود)(سوره آل عمران آیه 2و3)
اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ اِلی یَوْمِ الْقِیمَهِ لارَیْبَ فیهِ، وَمَنْ اَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدیثاً (ترجمه: خدایی که نیست معبودی جز او و قطعاً شما را در روز قیامت گردآورد که شکی در آن نیست و کیست که در گفتار از خدا راستگوتر باشد)(سوره نساء آیه 87)
اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ، لَهُ الْأَسْمآءُالْحُسْنی (ترجمه: خدایی که نیست معبودی جز او و همه نامهای نیک از آن اوست)(سوره طه آیه 8)
اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ، وَعَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ. (ترجمه: خدایی که معبودی جز او نیست و بر خدا باید توکل کنند مؤمنان)(سوره تَغابُن آیه 13)
بعضی آیه («اَللهُ لا اِلهَ اِلّا هُوَ رَبُّ العَرشِ العظیم» در سوره ی النَّمل آیه 26)را هم جزو اسم اعظم دانستهاند.
تاریخ: پنجشنبه , 02 دی 1395 (12:52)
- گزارش تخلف مطلب